یک سفر یک هفته ای برای کشیدن نفسی راحت از انبوه حجم کار این روزا بین من و دیدن نگاه شما فاصله خواهد انداخت، اما به جاش قول میدم با دست پر برگردم.
پ.ن :
صبا،
کجایی خواهرم؟ نمیای بدرقه؟
باز هم سلام
از بین عکسهای قدیمی ام قابل دیدن تر :) هاشو انتخاب کردم که شرمنده این همه مهر و محبت شما دوستان مهربان و حقیقتاً عزیزم نشم. واقعا از لحاظ وقت تحت فشارم و تا 7 شب شرکتم برای همین خستگی و کارهای روزمره دیگم این چند وقت فرصت عکاسی رو ازم گرفته.
از نگاهتون، نگاهم نور میگیره
از حضورتون بی اندازه متشکرم
عابر
سلام
از ساعت 6:30 یک عصر پرکار پاییزی سلام میکنم
خودم هم از این وقفه ای که بین کارهام افتاده واقعا ناراحتم اما بدلیل بستن حسابهای نیمه اول سال شبیه ربات شدم و اخیرا غیر از چند تا عکس تمرینی کلاس عکاسی که برای به نمایش گذاشتن جالب نیستن، عکس قابل توجهی نگرفتم. امیدوارم منو فراموش نکنید و منتظر عکسهام باشید.
در اینکه دوستدار همگی شما هستم شک نکنید.
عابر یه کم خسته :)